حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

افکار پراکنده یک مرد منسجم

 سلام  

چند روز پیش با یکی از بچه ها یه گفتمان کوچیک داشتیم در مورد قدرت فکر انسان 

 

من معتقدم که انسان با فکرش میتونه هر کاری رو بکنه  حتا به کهکشان های دیگه هم دست پیدا کن  

ولی ایشون معتقد  هستند که نه اینا قدرت خدا هستند  

 

بهش میگم دوست من خدا هرکاری رو بخواد میکنه ولی گذاشته تا انسان اونهارو انجام بده   یه کمم تلاش کنه  

 

 نظر شما چیه دوستان به نظر شما مثلا  یکی که توی افریقا به دنیا میاد  و گرسنگی میکشه قدرت خداست یا بد فکر کردن مردم اون کشوره  

همه میدونیم چین چند سال پیش یه کشور فقیر بود الان داره تبدیل میشه یه یه کشور قدرتمند اقتصادی چرا  چون مردمش نخواستن فقیر بمونن و همین طور دولتش چه کار کردن فکر کردن چه کار کنن بعد چی شد ..... 

 

پس من معتقدم انسان با فکرش با خواسته اش با اراده اش با تمام توانش میتونه کوهها رو هم جا بجا کنه   

شما با من موافق هستید یا با اون دوست من ؟    

دوستان پیش نهاد میکنم این لینک رو باز کنید  اینجا رو کلیک کنید  

 ______ 

چند ساله پیش وقتی بارون میمد  میرفتم فیلم مادر  رو میدیدم به کار گردانی زنده یاد  استاد علی حاتمی  پیشنهاد میکنم این فیلم رو تهیه کنید ببینید  البته بارون باشه یا نباشه  مهم نیست فقط ببینید این فیلم زیبا رو  

خلاصه  توی فیلم امین تارخ صبح از خواب پا میشه از پنجره بیرون رو نگاه میکنه میگه "سلام امروز"  

این جمله "سلام امروز" همیشه تو ذهنم بود و دوست داشتم یه بار از خواب که پا میشم از پنجره بیرون رو نگاه کنم  چشمم بیفته به  درخت های تو حیاط  حوض وسط  حیاط پرندگان روی شاخه ها گل های توی باغچه ستگ فرش کف حیاط بعد دستامو باز کنم وقتی نور خورشید  صورتم رو نوازش میده با صدای بلند بگم " سلام امروز " سلام درختا سلام اسمون ابی سلام پرنده ها ووو  

 

(خودتون بهتر میدونید زندگی اپارتمان نشینی رو )  

 

یک هفته هست وقتی از خونه میخوام بزنم بیرون با قدرت فکر و تجسم کردن این صحنه رو برای خودم به وجود میارم  کلی  انرژی میگیرم  خودم کناره یه جوی اب میبینم  کنار جوی اب روی سبزه ها میشینم  پاهام تا ساق پا توی اب فرو میکنم  دراز میکشم روی سبزه ها  انگار تو ابر ها هستم  وای نمیدونید چه حس به ادم دست میده  شما هم میتونید امتحان کنید  چشمک

 

آبدارچی (رویایی )

امید

سلام  

صبح اولین روز کاری همگی به خیر  

امیدوارم هفته خوب و پر نشاطی پیش رو داشته باشید . 

امید اون رو دارم که توی فکر چیز های خوب خوب باشید . 

 

1- امید داشتن این است که آینده ای مثبت در پیش روی توست   

2- امید ،نه تنها انتظار برای به وقوع یپوستن رویا هاست ، بلکه اطمینان به انجام آن هاست  

3- امید، به زبان اوردن واژه ی " من میتوانم " است  

4- امید داشتن، این است که شما میتوانید پیشرفت کنید و همیشه با تمرین ، بهتر و بهتر می شوید  

5- امید داشتن، این است که شما میتوانید از طریق کار ، زحمت و پشتکار ، به هدف های تان برسید  

6- امید ، علم به این است که زندگی ، ابدی است و معجزه ، هر روز اتفاق می افتد  

7- امید، چیزی  است که هیچ وقت شما را رها نمی کند حتی موقعی که زندگی تان با غم و غصه پر شده است  

8- امید ، به مانند یک جرقه در وجودتان است که شما را در تاریکی های زندگی به روشنایی راهنمایی میکند  

9- امید ، یکی از بزرگترین نعمت های الهی در وجود شماست زیرا این سحر و اعجاز است که باعث میشود شما به سعی  کردن ، یاد گرفتن ، عشق ورزیدن و زندگی ادامه دهید . 

 

این نه تیکه بالارو از مجله شادکامی برداشتم  خوندمش زیبا بود گفتم  با پنجولای  خوب خودم بنویسم  دیگران هم بخونن شاید امیدوار شدن  چشمک  

  

 

آبدارچی  ( چشمک )

نیت

اگر نیت یک ساله دارید، برنج بکارید.  

اگر نیت ده ساله دارید، درخت غرس کنید. 

 اگر نیت صد ساله دارید، آدم تربیت کنید.

افکار پراکنده یک مرد منسجم

سلام  

بنده بهنام هستم  میشناسید همون بهنام همیشگی همون من خودمم یادت نیست ای تو روحت همون که  توی روم نغمه با هم اشنا شدیم  یادت نمیادبا هم شوخی میکردیم تو سر کله هم میزدیم  دعواهامون الکی بود چرا حالا این طوری میکنی چیزی شده  حق داره همه ما یه روزی دچار خود بزرگ بینی میشیم  چشمک  

 

نوشته پاین برداشت ازادی است از اتفاق های دور برم  کسی به خودش نگیره یا به کسی ربطش نده  برای بار صدم فکر نکنم ارزش خوندن داشته باشه  ولی دوست داشتی بخونش  طولانی میشه میدونم  تیکه مربوط به خودتو بخون بقیه رو نخون   چی ؟  چطوری تیکه مربوط به خودتو پیدا  کنی کار نداره همه  متن رو بخون  بعد تیکه مربوط به خودتو پیدا میکنی فقط همون رو بخون بقیه رو نخون  چشمک  

 

1 _ توی خدمت بودم تا وارد قرار گاه شدم مورد لطف قرار گرفتم انقدر بشین پاشو بهم دادن که زانوم ورم کرد ولی خودتون بهتر میدونید انقدر رودار بودم که کم نیوردم ارشدمون خوشش امد مارو کرد ارشد ابخوری بعدشم ارشد تانکر بعدشم ارشد حمام از ارشد اولی تا این اخریه همش توی ده دقیقه بود  بعدشم ارشد انتظامات  اقا یه بازو بند به ما دادن که تو ارشد انتظامات هستی خب دمتون گرم حالا چه کار کنم  گفتم تو بعد اونای که سر دوشی دارن هستی همه کاره گردان بعد از سر دوشی دارا گفتم دمتون گرم کلی اواز خر در چمن خوندیم  بعد فردا صبحش درد سرا شروع شد  

باید به  چهار تا اسایشکاها سر میزدم همه رو از خودم راضی نگه میداشتم شوخی بگو بخند مسخره بازی  جدی هر رفتاری که بگی رو داشتم ولی کسی اخمم ندید تا یه روز ارشد اسایشگاه خودمون ما لباس شخصی داشتیم شوخی میکردیم که دیدم اقا دمشو به ما نشون داد گفت بهنام ببین من دم دروردم گفتم خب مبارکه من تازه مثل قرباغه دمم افتاده دیگه دم  ندارم  خلاصه سرتون درد نیارم دیدم داره صداشو میبره بالا من بگو خیلی اروم انگار که نه انگار اتفاقی افتاده رفتم  طرف ساک لباسام یکی یکی لباسام دروردم اون داشت به تن صداش اکو میداد  قشنگ ترش میکرد من اروم سر فرصت لباس میپوشیدم تا تمام شد کلاه هم رو گذاشتم رو سرم اروم امدم طرف ارشد اسایش گاه گفتم میدونی این چیه  ( بازو بند خودم نشونش دادم ) روش نوشته ارشد انتظامات یعنی تو زیر دست منی تو نظام تو باید به من احترام بزاری  بعدشم یه دادی زدم رو سرش که دمش رفت (......) خدا یک دادی زدم که کل قرار گاه ریختن بیرون  بعد دیم یارو دمشو گذاشته رو کولش  شروع کردم لباسام دروردن  دور بر خودم نگاه کردم دیدم بابا همه اروم شدن دارن با ترس نگام میکنن گفتم دمتون گرم چتونه چیزی شده  همه زدن زیر خنده  تموم شد وقتی داشتیم برای همیشه مرخص میشدیم  کلی مجبور شدم امضا  بدم رو بوسی کنم اشک بریزم جالبه که اون دوست ارشد اسایشگاهمون بچه های شهر خودشونم باهاش بای بای نمیدادن  

 

از خودم تعریف نمیکنم ولی یاد گرفتم چطوری توی یه جمع نقشه یه مبصر یا چه میدونم ارشد رو  رفتار کنم  هرچی بود تو دوره دبستان مامور بهداشت تو دوره راهنمای  مامور انتظامات بودم  کاری کردم که هیچوقت کسی از دستم ناراحت نباشه  وقتی دارم یکی رو باز خواست میکنم  قبول کن به خاطر کار اشتباهشه  

 

2_ یادمه وقتی برای اولین بار امد توی چت یکی بود به نام کلک یه اقای بزرگی بود  سن سالی داشت  و مستر روم روزی بود عجیب رفتارش به دلم نشست کسی جرات نداشت توی روم بد رفتار کنه ولی روم بسته ای هم نبود یعنی بچه ها همه شوخی میکردن ولی توهینی در کار نبود کسی که توهین میکرد خودش میدونست الان بن میشه  کلک شروع میکرد به شماردن معکوس طرف میرفت بیرون ولی یه نکته باحالی بود توی رفتار کلک ( پرویز خان ) اونم اون مدتی بود که شمارش معکوس میداد من منظورشو نمیفهمیدم تا یه روز ازش پرشیدم گفت بچه ها میدونن من مستر روم هستم  نباید بد بیرا یا حرف نا مربوط بزنن وقتی میزنه من هم میبینم باید برخورد کنم اون متوجه اشتباهش میشه وقتی شمارش معکوس شروع میشه اون توی اون یک دقیقه وقت داره ازدوستاش معذرت خواهی کنه تا وقتی برگرده راحت چت کنه  شاید برای خیلی ها گنگ باشه این حرف پرویز خان ولی برای من درس بود   درسی برای وقتی میخواستم مستر بشم  

منم سعی کردم  مثل اون بشم  چند وقت بعدش من مستر همون روم شده بودم پرویز خان دیگه نبود رفته بود  من جوجه اون چت شده بودم مستر اون چت و اون بزرگ مرد رفته بود  یه درس دیگه یه روز یکی میاد جای من رو میگیره  به همین راحتی  پس سعی کردم با همه طوری رفتار کنم که نه سیخ بسوزه نه کباب اولین رفتار سعی کردم با همه دوستان رفتار کنم   چطوری  خیلی ساده شاید نمیرسیدم به همه سلام علیک کنم ولی برای همه یه وقت میزاشتم   و همون نکته ریز پرویز خان شمارش معکوس دیدم بابا با این شمارش معکوس وقتی دوستامم بن میکنم  باحاله  مثلا طرف پی ام میداد میگفت بهنام فقط یه کم طولانی ترش کن من حرف بزنم بعد بیرونم کن  این شوخی  این  بن کردن  مثل یه تنبیه خوب جواب میداد نه طرف دشمنت میشد  نه دل خور میشد نه بهش بر میخورد  خلاصه گذشت   ......... 

 

3_ خانوما اقایون همتون مهمونی رفتید  غیره ممکنه در  سال  یه ده باری نرید مهمونی بلاخره میرید از میزبان چه انتظاری دارید از نظر رفتار گفتم نه غذا پذیرای  دوست دارید  زن صاحب خونه یه سلام بهتون بده بره توی آشپز خونه  و مرد خونه هم همین طور یه سلام بهت بده بره توی مثلا اتاق کارش یا کتاب خونه اش شروع کنه کتاب خوندن یا دوست دارید بیاد کنارتون باهاتون خوش بش کنه بخنده  بحث کنه تو شوخیاتون شرکت کنه  .... صد درصد همه اگر میرن توی یه خونه به خاطر اخلاق خوبه صاحب خونه میرن نه به خاطر دست پخت خوبش پس چه خوبه به مهمونامون فقط با یه سلام پذیرای نکنیم بلکه  با روی خوش  تمام مدتی که در مهمانی ما هستند برخورد کنیم   

 

4_ ما یه جمعی هستیم توی چت همه با هم دوست و  خواه نا خواه مخالفانی داریم این نمیشه کسی بیاد بگه من دشمن ندارم من اگر بهترین بنده خدا هم باشم بلاخره ابن ملجم بدش میاد از من چه برسه من بهنام باشم خودم بکشم نمیتونم برای همه ادم های دور برم خوب باشم  پس دشمن های دارم خب بیایم یه حقم به دشمنامون بدیم و کاری نکنیم که این دشمن همیشه برای ما دشمن بمونه بیایم پل های پشت سرمون رو خراب نکنیم  بیایم اگر دشمنی هست فقط مال چت باشه   تا توانی دلی به دست اور که دل شکستن هنر نمیباشد   بیایم به همه افراد  یک چت حق بدیم و از حق خودمون نگذریم مگر در زمان های خاص  بیایم اگر مقامی دارید طوری رفتار کنید که دیگران از نشستن در کنار ما افتخار کنن نه برای مقامی که داریم بلکه برای اخلاق رفتار خودمون باشه  

بیایم وقتی قراره به یکی یه تذکر بدیم سعی کنیم طوری اون تذکر رو بذیم که  فکر نکنه من به خاطر مقاقم دارم دستور میدم بلکه بدونه دوستانه است دارم بهش پیشنهاد بهتر بودن رو میدم بیایم از خط نشون کشیدن دست برداریم  بیاید دوست باشیم  بیاید دوستتانه رفتار کنیم    

 البته اینارو من خودم هیچکدومشون رو ندارم ولی به خدا دارم سعی میکنم داشته باشم  چشمک  

  

5_ حسادت بدترین چیز که گریبان گیر من شده ولی به یه چیز خیلی باحال رسیدم وقتی حسادت میکنم به کسی به اون مقام میدم بزرگش میکنم برای خودم  توی ذهنم ازش یه بت میسازم  اگر غیر از این باشه پس بهش نمیشه گفت حسادت چون وقتی بتش کردی میتونی بهش حسودی بکنی  

 

6_ یادمه  از بچگی بهم مون میگفتن پیدا کردن دوست  خیلی اسونه ولی نگه داشتنش سخته  

 

 

7_ این  گفت شنود رو یکی برام معنی کنه " گنجشکی به خدا گفت لانه ای کوچک داشتم ،آرامگاه خستگیم بود ،سر پناه بی کسیم بود ،توفان تو ان را از من گرفت ،کجای دنیای ترو گرفته بودم ؟ خدا گفت ماری در لانه ات بود ، لانه ات را از تو گرفتم تا جانت گرفته نشود .  

 

8 _انسان های بزرگ شرایط را خلق میکنن  ،  انسانهای عادی تابع شرایط میشوند  

 

 

9 _ آبدارچی

آنچه بینی دلت همان خواهد وآنچه خواهد دلت همان بینی

چشم دل بازکن که  جان بینی          آنچه  نا دیدنی ست  آن  بینی

گر  به اقلیم عشق روی   آری          همه    آفاق    گلستان    بینی

بر  همه اهل آن زمین به  مراد          گردش    دور   آسمان    بینی

آنچه  بینی  دلت همان خواهد          وآنچه خواهد دلت همان بینی

بی  سر  و  پا   گدای  آنجا را          پای  بر   فرق   فرقدان   بینی

هم  در آن سر برهنه  قومی را          بر  سر  از  عرش سایبان بینی

گاه وجد و سماع هر  یک  را          بر  دو کون  آستین فشان بینی

دل  هر  ذره  را   که  بشکافی          آفتابیش    در      میان    بینی

هرچه داری اگر به عشق دهی          کافرم  گر  جوی   زیان  بینی

جان گدازی اگر به آتش عشق          عشق  را  کیمیای  جان   بینی

از  مضیق  حیات   در  گذری          وسعت  ملک   لا مکان   بینی

آنچه نشنیده گوشت آن شنوی          وآنچه نادیده چشمت آن بینی

تا به جائی رساندت  که  یکی          از  جهان   و   جهانیان   بینی

با یکی عشق ورز ازدل و جان         تا  با  عین الیقین   عیان  بینی

که یکی هست وهیچ نیست جز او

و حده   هو    لا    اله    الا    هو

 

دیشب یکی از مجریان محترم  شبکه فارس  این شعر خوند برام خیلی جالب بود امروز توی نت دنبال این شعر گشتم به نکته جالبی برخوردم  

اون  این که یکی از بیت های این شعر  شعار هستی ایران هست  هاتف اصفهانی این شعر نمیدونم چند صد سال پیش خونده ولی  دمش گرم که خوب خبر داشته از هم چیز  چشمک  تر خدا این بیت بخونید " دل هر ذره را که بشکافی *** افتابش در میان بینی "  دمش گرم  

 

چی بگم والا همین شعر انقدر زیباست که فکر کنم خوندنش خالی از لطف نباشه  پس بخونید به دفعات هم بخونید   چشمک  

 

ابدارچی

اختلاف بین زن و مرد

سلام   

 

دوستان بنده قصد توهین کردن به خانوم های محترم ایرانی رو ندارم اگر نوشته من طوری بوده که این برداشت رو برای شما داشته من من میخواستم توهین کنم رسما معذرت میخوام  ازتون طلب بخشش دارم  

خانوم ها به خدا نوشته های من انقدر جدی نیستند که شما اینطوری میگید ولی به روی دودیده منت در مورد اونم حرف میزنم  میخواستم در جواب بعضی از دوستان بنویسم که اره بازم مردا انقدر خوبن زن ها بد ولی فعلا نمینویسم میام در مورد مرد های بد مینویسم  

 

دیروز بعد از این نوشتم یکی امد تو پی ام من گفتم سلام فلانی  گفت علیک سلام  گفتم بزار دستت ببوسم اون گفت این چه کاری بابا بی خیال منم بی خیال شدم بعد نظر در مورد وبلاگ رو اونجا بهم داد  یه چیزی مثل نظر افسون خانومی بود  

 

خانوم ها محترم من دارم در مورد مرد ها مینویسم به نظر شما اون جنس نری که  چشمش به دست زنش هستش مرد . یا اونی که تمام درامد خانوادشو میبره برای مواد مصرف میکنه میشه بهش گفت مرد . یا اونی که فلان میکنه بهمان میکنه نه به این ها نمیشه گفت مرد ما کارشون نداریم   

ولی زن های که با این ها زندگی میکنن خدای جا داره بهشون  تبریک بگیم بابت جهادی که دارن میکنن میشه گفت یه نوع جهاد . مثل زنی که در همسایگی ماست شوهرش نگهبان آپارتمان مجاور ماست  زن این اقا که همیشه برام محترم بوده میرفت خونه همساده های دور بر کمک همسایه ها میکرد یه پولی در میورد مشالا با همین کار کردناش یه ماشین خرید با ماشینم اول صبحی سرویس میبره میاره  موقعه های بیکاریش میره بالا شهر کار میکنه پول میگیره دیگه با کلاس شده ولی شوهرش هم چنان  نقطه چین . من اون مرد رو مرد نمیدونم که درموردش حرف بزنم درسته زنش خیلی خوبه انقدر که مردی  شوهرشو برده زیر سئوال  چشمک  

 

ولی در جواب صوفیا ...  

خاطره 

 یادمه یه بار یکی تعریف میکرد که فلانی شوهر خیلای خوبی داره کمک زنش ظرف میشوره لباس های زنشم مرده میشوره از این کارا  و به به چه چه که عجب مرد خوبیه عجب مرد باحالیه زن های مردم شانس دارن از این حرفا گذشته چند ماه بعدش شایدم به سال برسه شنیدم مرده که به به چه چه پشت سرش بوده رفته زن گرفته وای روم به دیوار چرا  ؟  نمیدونم همه مردا فلانند بهمانند بسانند وقتی خوب بود اون مرده خوب بود وقتی بد شد همه مردا بد شدن ... 

اون زندگی نبود که اون مرده داشت این زندگی مال خانواده های که مرد زن پا به پای هم کار میکنن پول در میارند خرج میکنن ولی خوب میدونید که خیلی از زن ها کار نمیکنن کارم که بکنن توی ایران زیاد مرسوم نیست مردی بیاد از این کارها بکنه  ولی وقتیم که مجبورش کردید از این کار ها بکنه بدونید داره بهش سخت میگذره چون اونم دوست داره یه کم راحت باشه ( راحت طلب  یا  اسمشو بزارید تن پرور ) البته توی خونه خودش نه جای دیگه  

یعنی وقتی مجبور شد کار های بیرون(که وظیفش ) انجام بده  بیاد توی خونه هم کار کنه این مرد فراری میشه خواه نا خواه فراری میشه .... 

 ادامه دارد

آبدارچی

اختلاف بین زن و مرد

سلام  

دیروز یکی از دوستام امد تو پی امم بهش گفتم فلانی سلام گفت علیک سلام گفتم بزار دستتو ببوسم ولی اون قبول نکرد منم همچین کاری رو عمرن میکردم چشمک گفتم خوب سئوالتو بپرس   

این نوشته پایین برداشت شخصی خودم هستش از یه موضوع صد در صد شما فکر کنید اشتباه ( چشم بصیرت ندارید ) چشمک

گفت بهنام اختلاف بین زن شوهر ها رو اول کی شروع میکنه گفتم خب معلومه خانوم ها  گفت بعدش کی تموم میکنه گفتم خب اینم معلومه آقایون چشمک دو هیچ به نفع ما گفت چطور  

 

گفتم نگاه کن خانوم ها معمولا از روی حس های که دارن همیشه فکر میکنن شوهرشون میخواد بره یه زن دیگه بگیره شوهرشون با یه خانوم دیگه در ارتباط شوهرشون دوستش نداره شوهرشون فقط به فکر خوش گذرونیه  شوهرشون چرا دیر امده شوهرشون چرا زود داره میره شوهرشون چرا چرا چرا  

 

اینا افکار یه خانوم محترم خانه داره که در اولین فرصت که شوهر محترمش رو ببینه اون میگیره به باد ( چشمک فکر کردید میگم کتک کور خوندی ) بد بیرا گفتن که اره تو معلوم نیست با دوستت کجا میری از این حرفا الا اخر بعد دعوا شروع میشه خانوم ها هم که مشالله خدا یه چیزی بهشون داده به نام زخم زبون از هر کلکی استفاده میکنن که کفر اقایون رو در بیارن و مشالله همیشه هم پیروز هستند  

بعد آقا باید شروع کنه منت کشی که نه عزیزم این طوری نیست  از این حرفا که من بلد نیستم این منت کشی هارو من بلد نیستم اونای که بلدن بسمالله بیان بگن بعدشم به یه هدیه خوب ختم به خیر میشه اقا ه  رو طلاق نمیدن میتونه بازم بره بیرون مثل نقطه چین کار کنه بیاد خونه بد بیرا بشنو بره هدیه بخره  از این جور کارها کنه تا موهاشم مثل دندوناش سفید بشه  

 

این بود مشکلات زن شوهر در ایران  

جالبیش اینجاست خانوم های ایرانی قربونشون بره مادر شوهراشون همه اهل دین ایمون  از این جور حرفان تا مثلا انتقاد کنی از کار روزگار لبشو گاز میگیره میگه روم به دیوار  کفر نگو .... ولی دشمنتون روز بد نده بگی که اره میخوام برم زن بگیرم پیامبر حلال کرده از این جور حرفا تا مرز کفر گوی پیش میرن چشمک یا خیلی باحال باشن ( بی منطق ) میگن پیامبر زن  های فقیر رو میگرفته که سر پناهی براشون باشه  مام که اصلا نمیدونیم زن های پیامبر کیا بودن چشمک   

 

ای خدا اهواز این وقت سال مه بشه یعنی نفس کشیدن حرام اینجا هوا بس نا جوان مردانه شرجیه

 

آبدارچی

حقیقت

سلام  

خوبید دوستان ؟ امید وارم همیشه خوب خوش سلامت باشید  

من هی بدک نیستم این روزا خیلی فشار روم احساس میکنم زیر خروار ها خاک هستم چرا شو نمیدونم ولی این خوب میدونم خیلی ها میخوان  سر به تن من نباشه مام که میمیریم برای دوستان رو حرفشون حرف نمیزینم بهشون با صدای بلند میگم دوزاری دارید بدید آش بهمین خیال باش چشمک  

 

چند روز پیش یکی از دوستان داشت در مورد اردوی علی که با هم دانشگاهیاش رفته بود صحبت میکرد که اره ما پشته ردختا بودیم  جلسه ای با استاد گذاشته بودیم یکی اون ور درختا داشت ترانه دختر احمد آباد رو میخوند . 

گفتم یادش به خیر مام با استادمون رفته بودیم اردو تو اردو پشت اتوبوس داشتیم ......  

برام جالب بود اصلا بهم نگفت که هو مگر تو نمیگی که من بی سوادم  هرچی به خودم کلنجار رفتم این یکی رو متوجه نشدم که چرا بهم گیر نداد ولی حس کردم باور کرده این حرف من رو اون همه دارم راست میگم کسی باور نمیکنه بعد دروغم رو مثل اب خوردن باور میکنن دنیایرو دیدی ....... 

 

یادم چند روز پیش یکی از دوستان چت من رو محکوم کرد به لجباز  کسی که خیلی بچه هستش کسی که خیلی ادم خودخواهی هستم از این جور چیزا  اینم بگم مرسی از این همه لطفی که به بنده داشتید ولی بدونید یک طرف این ادم لجباز شما هستید که دارید پا فشاری میکنید سر اون خودخواهی خودتون  پس شما هم لجباز هستید خودخواه چشمک چشمک و بازم چشمک  

 

خلاصه چرا دیگران رو توی ایینه خودتون میبینید با خوبی های خودتون مقایسه میکنید در صورتی که شما شاید برای خودتون خوب باشید نه برای دیگران  

 

میخوام بدونم که میدونه چرا خدای مهربون بخشنده ما برای اروپای ها بهترین زندگی رو درسا کرده  بعد برای ماها نه و برای افریقایی ها  اصلا زندگی رو درست نکرده  . 

این یه بحث نصفه کار من یکی از دوستان در روزه پنج شنبه که نتونستم ادامه بدم مجبور شدم برم  دوستان کمک کنن ممنون میشم  ولی لطف کنید در مورد عقاید که بهتون دیکته شده صحبت نکنید  

 

آبدارچی

مَرد

مرد تمام آنکه نگفت و بکرد 

                                 

 و آنکه بگوید ،بکند، نیم مرد

 

 

 

وانکه نه گوید ، نه کند ، زن بود 

 نیم زنست ، انکه بگفت و نکرد 

 

این از تو وبلاگ قدیمی خودم پیداش کردم فقط گفتم چیزی گفته باشم چشمک   

 

حکایت:  

دلاک اسکندر پیش حکیمی رفت نالان که :(از خواب خوراک افتاده ام ،مرا دارئی بده )

حکیم در نبض زبان دلاک علتی نیافت .

گفت :مگر بیماری تو از خیال آشفته تست

گفت : آری رازی به دل دارم که اگر بر زبانم بگذرد سرم بر باد خواهد رفت .بیمار آن رازم .

حکیم گفت :چاره درد تو آن است که تنها به صحرا روی چاهی خشک خراب بیابی ،سر در چاه کنی و آن راز را ارز سبنه به چاه بسپاری .

دلاک در صحرا به چاهی ویرانه رسید سر در چاه برد فریاد کرد :اسکندر شاخ دارد ، شاخ دارد ، شاخ دارد ، زیر کلاه پنهانش میکند ،و این راز به جز من که دلاک و خاصه تراش اویم بر هیچ کس آشکار نیست .

مگر به چند روز از آن چاه کهنه نئی بر آمد .چوپانی آن نی بدید برید و از آن نائی کرد .چون در آن دمید آوازی بر آمد که :(اسکندر شاخ دارد ، شاخ دارد ، شاخ دارد .)

کوچه جلد دوم ص ۴۸۶ 

 

 

آبدارچی

 

افکار پراکنده یک مرد منسجم

 فقط حق را جمیل یافتم

 

سلام   

این پست جوابی است به شبنم خانومی  برای کامنتی که در افکار پراکنده یک مرد منسجم قبلی گذاشته بودند  چشمک


"من یک بار داشتم یک برنامه تلویزونی میدیدم "  احتمال این برنامه از شبکه های اون ور اب پخش میشد اصلا هم برا تبلیغات نبود  درسته

شبنم تو دیگه چرا؟  شما یعنی فکر میکنید خدای ما مسلمان ها بهتر از بقیه خدا هاست این اولین شکر  چشمک تازه با بقیه ادیان هم مخالفت کردی دومین شکر سوما به خدا را برای هر دین تعریف کردی اینم خودش شکر ... نه خانومی خدا واحد پس برای همه ادیان یه خدا بیشتر نیست وای اسماش فرق میکنه و برای هر قومی در یه زمان مشخص یه دستور داده ... مثل پزشکی که برای هر بیماری یه دارو تجویز میکنه

حالا بگذریم همه ادیان فکر میکنن دینشون و خداشون بهترینه  ما مسلمونا هم از این قاعده پیروی میکنیم ولی خودت یه کم عقلتو گرد کن چطور میتونی با یه مسیحی بحث کنی که خدای ما اندام رو بهتر افریده تا خدای شما وقتی که پیامبر اونا معروف به دم مسیحای  یعنی به دمیدن نفس خود به دیگران یا دست کشیدن به روی اندام دیگران به اونا  زندگی دوباره میداد چطوری این میخوای ثابت کنی؟ خانومی خدا برای همه ثابته فقط هر دینی برای خودش جداست و مثل ادم های نباشید که با مهر پیشونی خودشون رو داغ میکنن  با افتخار میگن بهش جای مسلمانان ولا غیر و بین مسلمان ها هم   اونم فقط شیعه او اونم فقط شیعه دوازه امامی  چشمک

نه بهشت جای مسلمان ها نیست بهشت جای ادم های پاک ادمهایی که حق گردن کسی نداشته باشن ادم های که روی برادر دینی خودشون شمشیر نکشن ادمهای که به جای اینکه بنده های خدا را هلاک کنن دم مسیحای داشته باشن وووو

وقتی پزشکی روزی 5 بیمار رو از مرگ حتمی نجات میده با اون کسی که به اسم دین مردم رو از سر راه پیشرفت خودش بر میداره باید فرق داشته باشه دعای خیر خانواده های مریضها پشتیبان راهشه و اون یکی زجه زن بیوه آه زن بیوه به دنبالشه زمین تا اسمون فرق میکنه

دیدی منم بلدم سفسطه کنم   این برای بار دهم میگم یادمه الهی قمشه ای توی یکی از صحبتاش گفت اگر تو مار مولکی روی دیوار ببینی  بدت بیاد چندشت بشه گناه کردی چون خدا این رو افرید پس حتما حکمتی درش بوده چه برسه بخوای اشرف مخلوقاتشو ببری زیر سئوال

حکایت
میگن حضرت موسی روزی دو بار از راهی میگذشت یه روز  چشمش افتاد به یه گانگلوس ( همون سوسک های سیاهی که پوست سختی هم دارن ) گفت خدایا این برای چی افریدی ندا امد که موسی اتفاقا خیلی وقته این گانگلوس از ان این سئوال میکنه که چرا ترو افریدم چشمک 

  چشمک بدرود

آبدارچی

افکار پراکنده یک مرد منسجم

فقط حق را جمیل یافتم  

 

خیلی وقته دوست دارم با خدای خودم خلوت کنم شروع کنم باهاش حرف زدن ولی نمیشه  هرچی با خودم ور میرم نمیتونم تا میام یه کم حرف بزنم میرم تو عالمی دیگه  حرفام میرن به یه سوی دیگه .

 

ترو خدا وقتی یکی بهتون میگه ببخشید نگو "خدا ببخشه ما چه کاره ایم"  . اخه مسلمون با دین ایمون خدا که بخشنده هستش شکی درش نیست تو چی تو میبخشی . خدا نمیتونه از حق ناس بگذره پس تو ببخش بخشیدن خدا با من  چشمک  

 

اینارو گفتم ولی من کاری نکردم که  خدا بخواد من رو ببخشه  چون من ادم خوبی هستم  چشمک  

 

امروز یکی از بچه های توی روم حرف درمود در مورد مشکلاتش زد . بهش گفتم فلانی سعی کن برای دیگران مشکل گشا باشی تا  مشگل خودت باز بشه . گفت من خودم تا خر خره تو مشکل هستم چطوری مشگل کسی رو  حل کنم . گفتم میلته  

 

تو روش میگم چندین بارم بهش گفتم  تو بد کردی در مورد دوستت بد کردی و بد هم میبینی  شک نکن  اونم خیلی جالبه هربار بادی به قب قب میزنه که من ادم خوبی هستم   

 

صد بار گفتم یه بار دیگه هم روش به نظر شما یه قاتل بلفطره  یا یه دزد نا به کار از کار های خودشون بدشون میاد . نه  اتفاقا لذت رو توی این کار ها  میبینن  پس افکار خودمون تا وقتی به دردمون میخورن که خودمون رو بخوایم توی اینه ببینیم  

 

ولی وقتی میخواییم خودمون رو توی جامع نشون بدیم اون وقته که دیگه مهم خودمون نیستیم مهم دور بریامون هستند باید ببینیم دور بریامون ازمون راضی هستند یا نه  چشمک  

 

حالا چه برسه خودمون رو بخواهیم  بیشتر بسنجیم ببینیم خدا چرا مارو توی کارها موفق نمیکنه  اونوقت باید ببینیم از اون بچگیمون کاری بدی کردیم یا نه  اینجاست که دیگه  تمام اینا  در محیط ی بزرگتر باید سنجیده بشه چشمک پس اونی که دوست داره موفق باشه یعنی خدا توی کار ها کمکش کنه باید ببینه ایا از دیده بنده های خدا ادم خوبی هست یا نه  

 نه از دید خودش  

همون بالا هم نوشتم من ادم خیلی خوبی هستم و شک هم ندارم ؟! ولی این نظر خودم دیگران فقط منفی فکر میکنن در مورد من  

 

بلخره منم دشمنای دارم که دارن نقشه ها برای نابودی من میکشن  دارن تمام امواج منفی رو به سراغ من میفرستند که من نابود بشم  چشمک اینجاست که من معتقدم افکار من هستند که جهان پیرامون من رو میسازن نه کسی دیگه پس سعی در ان دارم  با افکارم  دنیای دور بر خودم رو بسازم  اونارو به نفع خودم تمام کنم  

 هرکسی یه عقیده  و یه فکری دار ه  هرکسی هم افکارش برای خودش محترم هستند ... پس فکر کن که چی میخوای و از کی میخوای و چطور میخوای   

 

@یاسمن@ امروز توی روم نوشت: اونی که برای دعای  بارون میره بالای کوه با خودش چتر میبره   چون به کار خودش ایمان داره چشمک  

 

آبدارچی

کمک به فنگلیش نویس ها

سلام  

 

حقیقتش بعضی از دوستان برای ننوشتن در اینجا این بهونه رو میارن که نمیتونن فارسی نویسند منم که دیدم این که نمیشه اینجا که فقط مال فارسی نویس ها نیست پس گشتم گشتم تا توی نت یه برنامه پیدا کردم که این طوری کار میکنه : 

 

 

 

یعنی شما فنگلیش بنویسید این برنامه اون تبدیل میکنه به فارسی جالبه نه  پس دیگه بهونه ندارید  

 

نسخه معمولی برنامه از اینجا میتونید دریافت کنید  . حجم فایل 16.4 mb

نسخه حرفه ای سخنگو رو میتونید از اینجا دریافت کنید  حجم فایل 27mb

نسخه حرفه ای بدون سخنگو رو هم از اینجا دریافت کنید  حجم  فایل 20 mb

  

از اینجا هم میتونید به صورت آنلاین بنویسید  لازم نیست دیگه چیزی رو دانلود کنید

خب دوستان میتونید این لینک هارو به  بقیه دوستان بدید چه بخوان بنویسن چه نخوان بلخره به درد میخوره  برای نوشتن ایمیل حتا برای اموزش زبان به کسای که خارج از کشور زندگی میکنن و به  نگارش املای کلمه اشنایی ندارن  چشمک  

 

امید وارم برنامه مفیدی باشه  یادتون نره این لینکارو به دوستان فنگلیش نویستون بدید روزی به دردشون میخوره چشمک  

 

آبدار چی

سلام

سلام دوستان عیدتون مبارک  

حقیقتش اولین سالیه که دارم عید این طوری به صورت گسترده تبریک میگم . چون هرچی باشه من بچه اهواز هستم. اینجا این عید ما نیست عید عرب زبان های اهوازی که این روز رو مثل نوروز ما جشن میگیرند . لباس نو  بر تن میکنند . اجیل شیرینی میگیرند مهمونی  آنچنانی بر پا میکنند  . 

شنیده شده که بعضی از جاها سفره هفت سین هم پهن میکنن چشمک .  

روزه سه شنبه توی یه تاکسی در بست نشسته بودم  و با راننده گرم گرفته بودیم که روز پنج شنبه چی میشه که امروز باشه گفت حاج آقا فلانی نماینده مجلس بلخره تونست دو روز تعطیلی رو برامون بگیره بعدشم با اب تاب تعریف کرد که خیلی زحمت کشید جون کند تا این تعطیلات رو زیاد کنه که امروز در استان خوزستان مثلا دو روز تعطیلی باشه  جای دیگرو خبر ندارم ولی میدونم امروز تعطیل رسمی . خلاص کاری به تعطیلات ندارم  کار به مردم ساده اندیش دارم  

 

اگر نماینده مجلس خیلی تلاش کرد تونست این تعطیلات یک روزه استان خوزستان رو بکنه دوروز  پس چرا تلاش خودشو زیاد نمیکنه که سهم نفت خوزستان رو ببره بالا  پس چرا تلاش نمیکنه  آب خوزستان درون خود خوزستان تقسیم بشه . پس چرا تلاش نمیکنه که پروژه های عمرانی زودتر به نتیجه برسه  ووووو  

 

نه دوستان من این مرز بوم خودش داره بزرگ میشه فکر این که تلاش فلانی بهمانی بوده رو از سر بیرون کنید . 

همین دبی بغل گوش خودمون ببینید  17 سال پیش چی بوده الان چیه بعد ببینید آبادان خرمشهر 35 سال پیش چی بوده الان چیه اگر میخواید تلاش یک نفر یا یک سازمان یه گروه رو ببینید  اینطور مقایسه کنید که با پیش رفته شدن دنیا ما کجاییم  کجا بودیم الان کجایم  

 

ما پس رفت داشتیم ما رو به عقب رفتیم نه جلو  

 

........... 

 

ببخشید نتونستم دیگه جلوی خودم رو بگیرم  قطعی برق در استان خوزستان بیداد میکنه اب شرب نداریم  همه داریم از تصفیه کننده اب استفاده میکنیم  اب لوله های اهواز فشار ندارن باید از پمپ اب استفاده بشه نفت تو استان خوزستان یافت نمیشه هنوز ابادان خرمشهر گاز کشی نشدن   فقط بین اهواز ماهشهر بزرگ راه هست  بقیه  جاده ها دوطرفه هستند  هنوز کله بودجه مملکتی رو با نفت میسنجن بالا پاینش میکنن هنوز هیجای ایران به اندازه خوزستان نفت نداره  چشمک  وووو چشمک راستی یادم رفت بگم اب گتوند رو صادر میکنن برای  شیخ نشین های خلیج فارس   چشمک  

 

آبدارچی ( دل پر خونی داره )

چشمهای محرمی که جاسوس گوشهای نامحرم هستند

(( در روایت است که هر زنی خودش را برای مردش زینت کند هزار اتاق در بهشت با هزار تخت....))

 

و زن اندیشید :لابد با هزار میز آرایش.و حالا زن ها خودشان را برای هم درست کرده بودند:تفاخر . 

بلاخره کسی باید این زیباییی های خداداد را ببیند . 

:مُردم از بس خودم را پوششاندم.ای زنهای همسایه ای زنهای قوم و خویش ببینید .مسابقه رنگها و رخساره ها .از آن سوی مهمانی یک بلوز قرمز با سینه ریزهای مروارید و توری های سفید دور یقه و دور دست ،به جنگ روسری شرابه ای آمد بود .این سو دو شارپ سبز که یکی از آنها دو بافه مو بر آن تاب میخورد ، با هم در نبرد ((من را خدا زیبا تر آفریده است )) 

((اوهوک من را )) 

و زن  میدانست که این چشمهای محرم با زبان محرمشان هر چه را دیدهاند هرچه را شنیده اند ، به گوش نا محرمی که مردشان باشد خواهند گفت .

شب ، به وقتش . 

: زن فلانی یک پیراهن پوشیده بود چنین و چنان . ماشالله خودش مومن هم هست .شوهرش تقواش از تو هم خیلی بیشتر است ولی زنش چنین لباسی پوشیده بود . جانم همه که منو تو نیستند.مردم برای دلشان هم وقت گذاشته اند رژ گونه ای که زن فلانی مالیده  بود ، ریملی که اون یکی به چشم کشیده بود ، هوش از سر من که زن بودم می برد ........ 

و زن خود را پوشاند.از چشم های محرمی که جاسوس گوشهای نامحرم بودند  

گنگ خوابدیده  جلد ۱

 

آبدارچی

زیبایی

 سلام  

مطلب زیر رو اگر جنبه شوخی دارید بخونید 

 

خب مثل این من بد طرح کردم  

 

فقط لطفا فمنیست ها نخونن مطلب پایین رو چون فکر میکنم تب کنن  

 

 من اسم مرد زن نیوردم گفتم نر منظورم تمام مخلوقات پروردگار بود  

خب پس میرسیم اول یه چهار پایان پرندگان بعد انسانها  

 

توی زیبای جنس نر در مخلوقات خدا بغییر از انسان که شکی ندار کسی  

طاووس نر  خیلی زیبا تر از طاووس ماده  

خروس زیبا تر از مرغ  

شیر نر خیلی زیبا تر از شیر ماده  

حتی فیل نر زیبا تر از فیل ماده  

فیل رو مثال زدم تا بگم فیل نره افریقایی رو با فیل ماده افریقایی مثال زدم یکی نیاد بگه فیل ماده افریقایی خیلی زیبا تر از فیل نره  آسیایی هستش اینم در جواب اون دسته که میگنهرکسی یه نظری داره   

 

یه نوع پرنده هست به نام پرنده بهشتی که جنس نرش انقدر زیبا هستش که نگو نپرس  ولی جنس مادش شبیه مرغ های کارخونه ای هستش  

این پرنده رو اگر توی تلویزین دیده باشید غیر ممکنه نگی قربون خدا برم چی درست کرده  چشمک  

نمیدونم خودتون برید ببینید بقیه رو حتما متوجه منظورم میشید  

 

بر میگردیم سر انسان بازم نگید زن اسیایی خیلی زیبا تر از زن افریقایی هستی دوتا نژآد رو ب با هم مقایسه نکنید هر نژآد رو برای خودش  

 

مرد ها قبول کنید بدون ارایش زیبای خاص خودشون رو دارن البته با حرف عدد موفقم که دید ها فرق میکنه ولی تو روحت عدد تو تا حالا پسر خوشگلی ندیدی که بگی خدا این مثل دخترا میمونه خو  چشمک  

 

ولی حقیقت یه مثال بیشتر نمیتونم بزنم البته اگر یکی نگه اون معجزه  بوده  

 

زیبای حضرت یوسف که زبان زده خاص عام  و میگن حضرت مهدی (عج) هم زیبای حضرت یوسف رو داره  پس زیباترین انسانی که بوده یوسف بوده و حضرت مهدی (عج ) که از نظر ها غائیب تا بیاد انشالله ببینیم اون چطوری  

 

جون من جبهه گرفتی میخوای جواب های  الکی بدی بی خیال ولی به خدا مشتاقانه منتظرم نظر شمارو در مورد نظر خودم بدونم اشتباه بگید اشتباه  با دلیل درسته بگید  دمک هار  چشمک  

 

ترو خدا کسی سفسطه بود  و بخواد سفسطه کنه چشمک  

 

آبدارچی ( من زشت تر از احمدی نژاد هستم شک نکنید )