حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

افکار پراکنده یک مرد منسجم

 سلام  

چند روز پیش با یکی از بچه ها یه گفتمان کوچیک داشتیم در مورد قدرت فکر انسان 

 

من معتقدم که انسان با فکرش میتونه هر کاری رو بکنه  حتا به کهکشان های دیگه هم دست پیدا کن  

ولی ایشون معتقد  هستند که نه اینا قدرت خدا هستند  

 

بهش میگم دوست من خدا هرکاری رو بخواد میکنه ولی گذاشته تا انسان اونهارو انجام بده   یه کمم تلاش کنه  

 

 نظر شما چیه دوستان به نظر شما مثلا  یکی که توی افریقا به دنیا میاد  و گرسنگی میکشه قدرت خداست یا بد فکر کردن مردم اون کشوره  

همه میدونیم چین چند سال پیش یه کشور فقیر بود الان داره تبدیل میشه یه یه کشور قدرتمند اقتصادی چرا  چون مردمش نخواستن فقیر بمونن و همین طور دولتش چه کار کردن فکر کردن چه کار کنن بعد چی شد ..... 

 

پس من معتقدم انسان با فکرش با خواسته اش با اراده اش با تمام توانش میتونه کوهها رو هم جا بجا کنه   

شما با من موافق هستید یا با اون دوست من ؟    

دوستان پیش نهاد میکنم این لینک رو باز کنید  اینجا رو کلیک کنید  

 ______ 

چند ساله پیش وقتی بارون میمد  میرفتم فیلم مادر  رو میدیدم به کار گردانی زنده یاد  استاد علی حاتمی  پیشنهاد میکنم این فیلم رو تهیه کنید ببینید  البته بارون باشه یا نباشه  مهم نیست فقط ببینید این فیلم زیبا رو  

خلاصه  توی فیلم امین تارخ صبح از خواب پا میشه از پنجره بیرون رو نگاه میکنه میگه "سلام امروز"  

این جمله "سلام امروز" همیشه تو ذهنم بود و دوست داشتم یه بار از خواب که پا میشم از پنجره بیرون رو نگاه کنم  چشمم بیفته به  درخت های تو حیاط  حوض وسط  حیاط پرندگان روی شاخه ها گل های توی باغچه ستگ فرش کف حیاط بعد دستامو باز کنم وقتی نور خورشید  صورتم رو نوازش میده با صدای بلند بگم " سلام امروز " سلام درختا سلام اسمون ابی سلام پرنده ها ووو  

 

(خودتون بهتر میدونید زندگی اپارتمان نشینی رو )  

 

یک هفته هست وقتی از خونه میخوام بزنم بیرون با قدرت فکر و تجسم کردن این صحنه رو برای خودم به وجود میارم  کلی  انرژی میگیرم  خودم کناره یه جوی اب میبینم  کنار جوی اب روی سبزه ها میشینم  پاهام تا ساق پا توی اب فرو میکنم  دراز میکشم روی سبزه ها  انگار تو ابر ها هستم  وای نمیدونید چه حس به ادم دست میده  شما هم میتونید امتحان کنید  چشمک

 

آبدارچی (رویایی )

نظرات 2 + ارسال نظر
صوفیا دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:29

فعلا اولللللللللللللللللللللللل.

صوفیا دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:08

اره واقعا بیدار شدن با صدای گنجشکهای لای شاخ وبرگ درختها که کله صبح کلی سر و صدا میکنن، دیدن گلها و درختهای شاداب و سایه روشن زیر درختها ،هوای تازه و مرطوب صبح و تابش ملایم خورشید توی روزهای بهاری و تابستون کجا و زندگی آپارتمانی کجا؟ دلم گرفتتتتتتتتتتت

در مرود بحث دوم که خیلی حرف هست!

1-یه ایه هست که میگه خدا هرگز سرنوشت قومی را تغییر نمیدهد مگر به دست همان قوم. این جواب سوال شما!اصولا همه کشورهایی که به جایی رسیدن از این شروع کردن که به اینده و نسلهای بعدشون فکر کنن نه به حالشون. مردم ژاپن یک نسلشون زحمت کشید و روزی 12 ساعت یا بیشتر کار کرد تا زاپن بعد از جنگ رو باز سازی کرد!اما در مقابلش ما!
ما ایرانیها تا حرف یه چیزی میشه کلی دم از تمدن و فرهنگ و ریشه چندین سالمون میزنیم اما نمیگیم توی سالهای اخیر که ایران دست ما بوده چه کردیم؟ چقدر دور نگر بودیم. اصولا معتقدم ما فعلا فقط و فقط به فکر الان خودمون هستیم و به اینده کاری نداریم!به نسلهای بعد کاری نداریم!
حتی توی رفتارهای فردی هم ببینی 90 درصد جامعه فقط میخوان خودشون به یه جایی برسن!سرنوشت دیگران،سرنوشت نسلهای بعد، کلا فراموش شده!
اوهههههههه
خیلی حرف هست واسه گفتن نمیشه همشو گفت بحث میکشه به یه جاهای دیگه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد