حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

اشک

انگار نفرین شدم به چه گناهی خودم نمیدونم .

سرنوشت بازیها دارد با دل خسته من . اسیرنفس او شدم واو چه آسان تحقیرم میکند .

دلم عجب سنگین است حال میتوان گریست یا نه؟ 

 

صدای سکوت است که می آید ومن تنها نشستهام با بغضی که در سینه دارم وتوان شکستنش را ندارم مدتهاست که بامن است . 

 

                                                                      اشکهایم خریداری ندارند.

عاشقانه

امروز دلم هوای باتو بودن کرده چشمانم شوق نگاه تورادارد کاش میتوانستم لحظه ای ببینمت ودوباره دردریای چشمانت غرق شوم. 

 

افسوس که نمیتوانم انچه دردل دارم بیان کنم زبانم یاریم نمیدهد آخر چگونه ثابت کنم دوستت دارم؟  چه کنم ؟ تو بگو. 

 

اما امیددارم روزی باورم کنی ومیدانم که دورنیست....

عاشقانه

باکلام سحرآمیزت دل خاموشم را به تلاطم آوردی وقلب ساکتم را به تپش. 

آهنگ دلنشین صدایت نوازشگر جان ودلم است.یادشیرینت همیشه رویاهای گنگم را رنگین می کند وآرزوی دیدارت کاسه صبرم را لبریز. یادتو در روح وروانم احساس عجیب وناشناخته ای رارقم میزند . 

کاش میشد سفره دلم رابرایت می گشودم واحساسم رادرطبق اخلاص تقدیمتان می کردم.

نا امید

دلنوشته هایم به فریاد آمده اند وانگشتانم لرزان بر صفحه گویی رمقهای آخرین خود را که روزی توانی پرشور بود رامیکشد ودیری نخواهد پایید این شمع سوزانی را در مسیر تند باد گذشته خود قراداده ای به خاموشی رود وجز هاله ای از دودی سیاه بروجود سفیدم بر جای نگذاری. 

 

اگر تا به امروز روزنه امیدی بود اکنون شکاف روزنه هم پر شد. 

 

                                                                           

دلتنگی

تنهاکه میشوم............. 

لبخندت هنوز هست......... 

به پهنای صورتت........ 

میدونی هنوز دلم به دوستت دارم تردید داره!! 

تورو که میبینم............. 

کسی درگوشم به زمزمه میخواند............... 

اگر با من نبودش هیچ میلی..................... 

سهم لبخنداز بند آزادشده ات......... 

نصیب کدام خوشبخت ترین شده این روزها؟ 

 

 

                                                                   دلم برای کسی تنگ نیست

گلایه

وقتی که گریه میکنم میگن بچه است...... وقتی میخندم میگن دیونه است...... وقتی که جدی میشم مگن چقدر مغروره...... وقتی که شوخی میکنم میگن سنگین باش...... وقتی که حرف میزنم میگن چقدر پرحرفه...... وقتی که ساکتم میگن عاشقه... 

 

حالا هم که عاشقیم میگن گناه محلمونم نمیذارن

چند تادوستم داری؛همیشه وقتی یکی ازم میپرسید چند تادوستم داری یه عدد بزرگ میگفتم .

 

ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تادوسم داری گفتم یکی...  میدونی چرا؟ چون قویترین وبزرگترین عددیه که میشناسم . 

دقت کردی قشنگ ترین وعزیزترین چیزای دنیا همش یکین. 

ماه یکیه.... خورشید یکیه.... زمین یکیه.... خدا یکیه.... مادر یکیه.... پدر یکیه.... تو هم یکی هستی.... 

وسعت عشق من به تو هم یکیه پس اینو بدون از الان تا همیشه یکی دوستت دارم.

حرفای دلتنگی

به قلبم نتونستم یاد بدم که نشکنه ولی یادش دادم وقتی شکست با لبه تیزش دست اونی رو که شکسته نبره.

از بازی هفت سنگ بدم میاد

میترسم اینقدر سنگ رو سنگ بزاریم که دیوارسنگی بینمونو بگیره......

بیا لی لی بازی کنیم تا با هر رفتنی دوباره برگردیم.....

سرشت

وقتی ادمها میخوان یه جوری متفاوت باشندسعی می کنند خودشونو گول بزنن.امانمیدونند این تفاوت زیاد طول نمیکشه وچهره واقعیشون رو میشه هرچنداگه دلشونم از سنگ باشه بازم نمیتونه یه جای بلاخره ذاتشونشون میده .  این همون احساسیه که تو وجود بهترین مخلوقات خداوندهست پس سعی کنیم از خودمون دور نشیم.