حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

تقدیر

در آستانه کوچه زندگی دفتر تقدیرم را نظاره می کنم 

که دستان قدرتمند سرنوشت آن را ورق می زند 

و نوشته هایش را قلم قسمت تغییر می دهد 

آرزوی این را داشتم که روزی بتوانم بوته سرنوشت را از ریشه بخشکانم 

تا هیچ وقت نتواند دفترم را با دستان بی مهرش ورق بزند 

و آنان را که از صمیم قلب دوستشان دارم با تکرار واژه قسمت از من بگیرد!

نظرات 5 + ارسال نظر
حمید شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 17:39

تا کی با کلمات دوست دارین بازی کنین؟
سرنوشت رو کی میسازه؟
قسمت رو چی معنی میکنی؟
بهر حال از دست دادن دو حالت داره:
یا نتیجه اعمال خود ادمه.
ویا مرگه
اگه منظورت مرگه؟
که اون حقه و اگه بنا بود کسی نمیره که دیگه کره مریخ هم پر میشد از ادم.
پس تفکر کن تا هستیمچکونه سعات رو بدست بیاریم

افسون شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 18:21 http://naghmehehasrat.blogfa.com/

سلام شادی جان ورودت را به جمع دوستان تبریک میگم و برات آرزوی موفقیت دارم عزیزم

برای شروع متن زیبایی بود امیدوارم که برگ برگ دفتر تقدیر برای همۀ ما بهترین ها را بنگارد و هر ورقش سرنوشتی خوب را در خود جای داده باشد .

شادی جان موفق باشی خانومیییییی

ناخوانده شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 18:34

سلام شادی جان
متن خیلی زیبایی بود

عدد شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 20:46

شادی سلام

همیشه بدون که خود شما هستید که سرنوشت خود را می سازی و باور کن که می تونی سرنوشت رو تغییر بدی فقط کافی است که اول بخواهی و بعد اون رو باور کنی و شکرگذار آن باشی که تغییر یافته. مطمئن باش که تغییر میکنه.

صوفیا یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 10:38

شادی جان سلام. تبریک بابت ورودت به وب لاگ نغمه !
یه روز همه اونهایی که از دست دادیمو دوباره میبینیم!در ضمن کسی که دوتش داری تو قبلته و تا وقتی قلبت زنده است اون هم زنده است!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد