حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

یه نوشته

 

آتشین چوبی که صدای بادی است که باد نوای بارانی دارد

و باران چکه های قطره مانند آب است، آبی که خاک آتش خورده ی باد

را آرام می کند و نردبان بلندم ستیغ آسمان را فتح می کند

 تا ذره ی به ظاهر سپید طلایی برف را به سویم روانه کند

هرچند با تلالو درونی خویش به او رنگ دهم ، صدها رنگ و یک جا هم بی رنگ بی رنگ.  

 

ب.و   _/\//\/

 

نظرات 3 + ارسال نظر
عدد پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:48

عدد پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:59

بهراد عزیز امید وارم که سفر بهت خوش گذشته باشه. نبودید؟

خواهش می کنیم که برای نوشته های خود زیرنویس هم بزارین. فقط این فهمیدم که احتمالا چند بیت شعر نوشتی باشید. چشمک.

متن یادگاری اول:بیب بیب هوراااااااااااااااااا . نمی دونم چی شد که این قسمتش ارسال نشد.

یاسمن پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 11:18

زیبا بود بهراد ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد