حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

حرفهای ناگفته

برو بچ نغمه اینجا مینویسن

به تو محتاجم

معبود من

آنگاه که غمینم و تنها تو تنها یاور لحظات تلخ تنهاییم هستی، وقتی که احساس بی پناهی 

 می کنم تو پناه دل خسته ام هستی ، برای دل شکسته ام بهترین مرهمی و برای قلب  

خسته ام مایۀ آرامش. 

معبود من 

آنگاه که دیو ناامیدی در دلم زبانه می کشد نور امید به قلبم می تابانی و نمای زیبایی از آینده 

 در برابرم می گذاری .  

آنگاه که در بیراهۀ زندگی گم می شوم چراغ هدایتم را به دست میگیری و مرا از اسارت شیطان نجات می دهی. 

خدای من  

صبرت جمیل است و فراوان من روسیاه درگاهت از این همه صبر در عجبم.  

با این همه گناه همیشه با آغوشی باز بنده های گناهکارت را می پذیری و مورد عفو و بخشش خودت قرار می دهی . 

هر وقت که مرتکب گناهی شدم شرمنده از درگاهت نمی دانستم چه کنم و همان موقع آوای زیبایی که می گفت : صد بار اگر توبه شکستی باز آی در گوشم می پیچید و من عاصی به عشق لطف و بخششت برمی گشتم .  

خدایا این همه گذشت آخر در وجود چه کسی می توان پیدا کرد که تو در خود نهفته داری . 

معبود من وقتی عاشقانه با تو سخن می گویم می دانم که می شنوی و خوشحال می شوی که این بندۀ حقیر و گناهکارت هنوز تو را از یاد نبرده و فقط دست نیاز به سوی تو دراز کرده. 

وقتی می گویم خدایا دوستت دارم ، عاشقتم به این اعتماد و ایمان دارم که تو بیشتر مرا دوست داری و عشق به بندگانت بر من پوشیده نیست چون اگر دوستم نداشتی در ضلالت و گمراهی خود همچنان باقی می ماندم ، اگر دوستم نداشتی مرا به سوی خود فرا نمی خواندی و من به دعوتت لبیک نمی گفتم . 

 اگر دوستم نداشتی من به تو توکل نمی کردم و صلاح کارم را به دست تو نمی سپردم و خیلی لطف هایی که در حقم روا داشتی و آنقدر بیشمار است که زبان از گفتنش عاجز می ماند و من بندۀ خطاکارت گاهی اوقات حتی یک شکرگذاری را از توی مهربانم دریغ کردم، اما تو یارب باز هم همچنان بخشنده باقی ماندی.

پس دوستم داری مطمینم که دوستم داری و من عاشقانه این دوست داشتنت را می ستایم . 

مرا دریاب و از بیراهه و وسوسه های شیطان در امانم دار و قلبم را به نور عشق الهی روشن کن  

هر چه شکرت را بگویم کم است و هر چه از لطف و مرحمت تو در حق خود بگویم ناچیز. 

معبود من 

همیشه کنارم باش و بگذار با احساس پاک بودن تو در کنارم به آرامش برسم و هر چه که در این دنیای فانی باعث غم و غصه و عذابم می شود را فراموش کنم و جز از تو از غیر یاری نجویم و همیشه و در همه حال فقط و فقط محتاج خودت باشم و بس. 

خدایا در این دنیای نامردیها مرا تنها نگذار که هر روز بیشتر از قبل به تو محتاجم.   

خدایا به داد دل دردمندان و حاجتمندان درگاهت برس که جز تو یار و یاوری ندارند . 

 

 « می گوییم مشتاق خدا هستیم....اما فراموش می کنیم که خدا بیشتر از ما مشتاق و عاشق ماست» 

 

  *********

« بی خانمانم و بی پناه...تنها و خسته...اما خدا را دارم و عشق او مرا لبریز می کند »

« و کسی غنی تر از من نیست »

نظرات 6 + ارسال نظر
صوفیا یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 13:09

تنها کسی که بی منت دوست داره...تنها کسی که همیشه می بخشه...تنها کسی که بدترین رازهات ور هم بر ملا نمیکنه....

عدد یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 13:48

افسون این بار صوفیا پیش دستی کرد.
نوشته های شما طولانی و پرمحتوا باید کامل اون رو بخونم و بعد یادگاری مزارم.
چشمک

یاسمن یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 13:53

افسون جان واقعا زیبا بود .نمیدونم چی بگم فقط اینو می تونم بگم خیلی زیبا بود . و خوشحالم از اینکه دوستی همانند شما دارم که احساسی چنین پاک دارین و ازخدا می خوام ما بندگان خطاکارش را همیشه مورد الطاف بی پایان خود قرار دهد و از گناهانمان در گذرد .
( خدایا خیلی دوست دارم و امیدوارم روز به روز عشق منو به خودت افزایش دهی )
الهی امین

سونیا یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 14:17


افسون جونم واقعا احساسات درونیت رو با بهترین جملات ویرایش دادی امیدوارم همیشه چراغ دلت روشن بمونه.

خدایا منم عاشق توام ونیازمندم که تو هم عاشق من باشی

آبدارچی یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 14:34

فقط میتونم بگم
زیبا بود میشد ما بین نماز افطاری خوندش البته با زبان دل

عدد دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 16:29

مناجات بسیار زیبایی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد