خدایا اون قدر گناه دارم به اندازه تک تک برگایی که تو پاییز از شاخه ها سرریز میشن و من از شمردنشون عاجزم
اونقدر حرفاتو نادیده گرفتم تا هر بلایی سرم اومد افتادم تو چاه باز به حرفت نرفتم که نرفتم حالا که بیچاره و درمونده شدم اومدم سراغت بهم بگو بگو خجالت نمی کشی
ستاره ها چراغای آسمونن اما من حتی اونارم نگاه نکردم و افتادم تو تنهاییوجودم
خدایا یه دل پر درد دارم که فقط می تونم به تو بگم با هر زبونی حتی بی زبونی
می دونم هر کاری کردم هر بلایی سرم اومده مقصر خودم بودم اما می دونی که این غرور لعنتی اجازه نداد من از بزرگی تو غافل موندم
خدایا می خوام منو به خاطره کرده ها و نکرده ها داشته ها و نداشته ها شنیده ها دیده ها ببخشی
تو ستارالعیوبی...
سلام مهسا خانومی!خوشحالم نوشته هات ور میبینم اینجا!اخی خیلی قشنگ بود!!ولی تو شمردن گناهات یکم زیاد اغراق کردی!چشمک
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
هاتفی از گوشه میخانه دوش****** گفت بخشند گنه می بنوش
لطف آلهی بکند کار خویش ****** مژده رحمت برساند سروش
این خرد خام به میخانه بر****** تا می لعل آوردش خون به جوش
گرچه وصالش نه به کوش دهند****** هر قدر ای دل که توانی بکوش
لطف خدا بیش تر از جرم ماست****** نکته سر بسته چه دانی خموش
گوش من و حلقه گیسوی یار****** روی من و خاک در می فروش
رندی حافظ نه گناهیست صعب****** با کرم پادشه عیب پوش
داور دین شاه شجاع آنکه کرد****** روح قدس حلقه امرش به گوش
ای ملک العرش مرادش بده
وز خطر چشم بدش دار گوش
خیلی زیبا نوشتید. یه جورایی حرف دل همه آدمارو به قلم آوردید.
امیدوارم ماه رمضون خوبی داشته باشید .
با دل پاک و کوچیکتون منو هم دعا کنید.
سلام
ممنون از اینکه نظرتون و نوشتین سعی می کنم رعایت کنم .......
سلام
راس میگی ما خیلی کناه کردیم که یاداوری هر کدوم عرق شرمی بر پیشانی ما می شینه ولی بعد از این به فکر خدا که می افتم می فهمم که چقدر خدا مهربونه من واقعا خیلی ناراحت می شم از اینکه بنده بدی برای خدا بودم ولی از اینکه خدا اینقد مهربان هست که می دونم منو می بخشه از ته دل خوشحال می شم و تصمیم جدیدی برای کارهای آینده ام می گیرم
پست خیلی قشنگ داشتی
منتظرم تا پست های بعدی تو ببینم